خودکشی جوان سادهلوح به خاطر پسر دخترنمای اینستاگرامی!
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۳۵۶۷۶
پسر جوان در حالی به خاطر عشق اینستاگرامیاش دست به خودکشی زد که تحقیقات پلیسی این احتمال را مطرح کرده که وی قربانی یک عشق واهی شده باشد.
به گزارش ایران، چند روز قبل مرد میانسالی به دادسرای جنایی رفت و زمانی که در مقابل بازپرس میثم حسینپور قرار گرفت، گفت: مدتی قبل، پسر ۲۱ سالهام از من خواست به خواستگاری دختری بروم که در فضای مجازی با او آشنا شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: این ماجرا گذشت تا اینکه چند شب قبل من و مادرش به میهمانی رفتیم و زمانی که به خانه برگشتیم، با بدن نیمه جان پسرم در اتاقش در حالی که مقداری قرص برنج در کنارش بود مواجه شدیم. پسرم را فوراً به بیمارستان منتقل کردیم، اما بیمارستان مرگ پسرم را تأیید کرده و علت فوت را مصرف قرص برنج اعلام کرد.
مرد میانسال ادامه داد: داخل گوشی پسرم چتهای او را با آن دختر دیدم و فهمیدم که پسرم در این ۶ ماهی که با آن دختر دوست شده تا به حال نه او را دیده و نه حتی صدایش را شنیده است. به طوری که پسرم بارها از او خواسته بود تا عکسی از خودش بفرستد یا حتی شمارهای از خودش بدهد تا صحبت کنند، اما آن دختر قبول نکرده بود.
زمانی که اصرارهای پسرم زیاد شده بود، دختر ناشناس گفته که قصد ازدواج با شخص دیگری را دارد. پسرم زمانی که از این موضوع با خبر شده از او خواسته که این کار را نکند و درنهایت هم به او گفته دست به خودکشی میزند. حتی دو فیلم کوتاه نیز از اقدام به خودکشی برای الینا ارسال کرده بود، اما دوست اینستاگرامی پسرم به او توجه نکرده و مرگ پسرم بر اثر خودکشی رقم خورد.
در ادامه بررسیها، این احتمال از سوی بازپرس جنایی مطرح شد که الینا اسمی دروغین بوده باشد و شخصی که با این پسر دوستی اینترنتی برقرار کرده، پسر بوده باشد بدین ترتیب پسر جوان، به خاطر عشق واهی دست به خودکشی زده است.
با این احتمال، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران دستورشناسایی و بازداشت دوست اینستاگرامی را صادر کرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: خودکشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۳۵۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»